Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرگزاری صدا وسیما ، مجموعه داستان انگلیسی‌ها در بوشهر از ۱۶ داستان با عنوان‌های پرتقال، پنکه هواپیما، پهلوون، تنیس، چگونه ملک‌التجار بوشهری به خاک سیاه نشست، چلچراغ، حاج رئیس (رئیس التجار بوشهری)، دو نوکر، طاق خونی، روی انبوهی «شوریده» ناظر بازار، باغبان هندی، پرچم غراب، خالی کردن مشک آب در جنگ، داروی عقرب و لامپ رادار، تشکیل شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



قبل از شروع هر داستان، ایرج صغیری نویسنده کتاب توضیح مختصری درباره موضوع داستان و آداب و رسوم بوشهری ارائه می‌دهد که به جذابیت کتاب و درک آن برای مخاطبان در شهر‌ها و استان‌های دیگر کمک می‌کند. همچنین در متن گاهی از کلماتی استفاده شده که ممکن است مردم در همه شهر‌ها معنی آن را ندانند، همه کلمات در کتاب زیرنویس شده و کتاب برای همه قابل فهم است.

ایرج صغیری همچنین در ابتدای کتاب توضیح داده است: انگلیسی‌ها سال‌های سال در بوشهر کنسولگری مهم و پرکاری داشتند و از طریق آن در این منطقه اعمال سیاست می‌کردند که اتفاقاتی تاریخی را موجب شدند. مردم بوشهر درباره آن‌ها باور‌های عجیب و جالبی داشتند که بعضا به افسانه نزدیک می‌شود. در این کتاب دیدگاه‌های فرهنگ عامیانه بوشهری‌ها به انگلیسی‌ها نیز گردآوری شده است.

مجموعه داستان انگلیسی‌ها در بوشهر برگرفته از خاطرات بیش از ۱۰۰ پیرمرد و پیرزن بوشهری درباره حضور انگلیسی‌ها در بوشهر است که برگزیده این خاطرات را در این کتاب چاپ شده است. این مجموعه داستان گویای قضاوت مردم بوشهر درباره انگلیسی‌ها است که در بیش‌تر این داستان‌ها ظلم و جنایت اجنبی‌ها توصیف شده‌است. مردم بوشهر نگاه کینه‌توزانه‌ای به انگلیسی‌ها داشتند و مردم شیوه زندگیِ آن‌ها را مرتبط با افسانه و جادو می‌دانستند.

درباره نویسنده

ایرج صغیری متولد اول آذر ۱۳۲۵ در بوشهر بازیگر، کارگردان، نمایشنامه‌نویس و داستان‌نویس ایرانی است. او با بازی در نقش ابوذر در تئاتری که با همکاری داریوش ارجمند و نظارت علی شریعتی در دانشگاه فردوسی و حسینیه ارشاد اجرا شد، توانست مهارت خود را به نمایش بگذارد و به محبوبیت دست یابد. نمایشنامه «قلندرخانه» از آثار او به عنوان اثر شایسته تقدیر بیستمین دوره جایزه کتاب فصل شناخته شد.

صغیری آثار در سال ۱۳۶۵ فیلم سفر غریب را کارگردانی کرد. همچنین نمایش قلندرخونه، نمایش مچپلنگ، نمایش شب شولای عبدالرحمان، خالو نکیسا، بنات‌النعش، یوزپلنگ و خلخال شوم از آثار نمایشی او هستند.

او کتاب‌های خالو نکیسا، بنات النعش و یوزپلنگ در سال ۱۳۶۹، خلخال شوم در سال ۱۳۸۲ و قلندرخونه در ۱۳۹۰ را نوشته است.

داستان‌هایی از ظلم و جنایت «انگلیسی‌ها در بوشهر»

قسمتی از متن کتاب

حاج رئیس از این که به‌زودی آبِ لوله‌کشیِ بوشهر را از فاصلۀ بیش از صد‌ها کیلومتر به اینجا می‌کشاند، شادمان بود و اغلب در مجالس و جلسات خصوصی و رسمی از لوله‌کشی آب که به زودی انجام می‌شد، حرف می‌زد. او حتی ابزار و وسایل این اقدام را به سفارش کنسول جیمز از بمبئی و لندن خریداری کرده بود و همه در انبار‌های حاج رئیس صفافی شده، موجود بود.

چند روز قبل از عید نوروز در یک غروب که امور اصلی هفیز تعطیل بود، درِ تجارتخانه به صدا درآمد. جواد در را که باز کرد به‌حیرت افتاد. زیرا چشمش به سه آدمِ متفاوت افتاد که خیلی کم به دیدار حاج رئیس می‌آمدند. یکی از آن‌ها را شناخت که «لیچار» صدایش می‌کردند. گویا از کارکنان مهم کنسولگری بوده. همراه یک مترجم و یک فرنگیِ دیگر. ریچارد به جواد می‌گوید «حاجی را خبر کن بگو ما آماده‌ایم و با او کار مهمی داریم.» جواد به دستور اربابش حاجی، آن‌ها را به بلیروم راهنمایی می‌کند. جلسه که آغاز می‌شود، ریچارد مورد اشاره ابتدا به ساکن به حاج رئیس می‌گوید «چون شما خودسرانه تصمیم‌گرفته‌اید، آبِ لوله‌کشی را از کارون در خوزستان به بوشهر منتقل کنید، ما ماموریم که پیرامون این اقدام شما، برای وزارت امور خارجه انگلیس، گزارشی آماده کنیم. آیا این موضوع حقیقت دارد؟» حاجی لحظاتی هیچ نگفت، نگاهی به ریچارد کرد، لبخندی زد و گفت «الان معلوم می‌شه.» سپس روبه جواد گفت «آن پروندۀ آب را از توی گنجه بیار.» جواد اطلاعت کرد و پروندۀ قطوری آورد که به حاجی تحویل دهد. اما حاجی به علامت نفی، دست تکان داد و به اشاره به ریچارد گفت «نه... نه، پرونده را جلوِ مستر بگذار.» جواد با شک گفت «جلوِ لیچار آقا؟» حاجی به علامت مثبت سر تکان داد. جواد اطاعت کرد و آن پروندۀ قطور را پیشِ‌روی ریچارد گذاشت و با مایه‌ای از شیطنت گفت «خدمت شما مستر لیچار.» لحظاتی در سکوت گذشت. حاج رئیس تشخیص داد که وقت دخالت اوست. پس کنار مستر ریچارد رفت و اول پرونده را به او نشان داد. آن صفحه، همان آیۀ ثبت شده از سورۀ انبیا در ابتدای پرونده بود. گویا مستر ریچارد شیفتۀ خط و تذهیب این آیه شده بود. لحظاتی تحسین‌آمیز آن خطِ عربیِ زیبا را که تا آن زمان ندیده بود نگریست و بعد حاج رئیس صفحۀ دوم را آورد که در حقیقت اجازۀ لوله‌کشیِ آبی بود که از کنسولگری بوشهر گرفته بود. مستر ریچارد در واقع جا خورد. آن دو نفر دیگر هم به تبع ریچارد هیرت زده شدند. مستر ریچارد سر تکان داد و گفت عجب... عجب... نمی‌دانستم که شما از انگلیس اجازه گرفته‌اید... با این وصف این اجازه اقدامات شما را توجیه نمی‌کند، چون در حال حاضر سیاستمداران انگلیسی، لوله‌کشی آب به بوشهر را زود می‌دانند، اگر چنین اقدامی لازم و ضروری شد از سوی کنسولگری به شما اطلاع داده می‌شود. ما تنها کاری که می‌توانیم بکنیم دستور توقف این عملیات است. در واقع این اجازه‌نامه‌ای که از کنسولگری ما گرفته‌اید باعث نات شما شد حاجی... وگرنه آخر و عاقبت ملک که یادته؟ و با لبخندی موذیانه به حاج رئیس خیره شد. (صفحه ۱۰۵ و ۱۰۶)

مجموعه داستان انگلیسی‌ها در بوشهر نوشته ایرج صغیری  با شمارگان ۵۵۰ نسخه در انتشارات نریمان منتشر شد.

منبع: خبرگزاری صدا و سیما

کلیدواژه: انگلیسی ها در بوشهر مجموعه داستان حاج رئیس لوله کشی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.iribnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری صدا و سیما» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۲۰۴۰۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

«مصلای تهران» یا «شهرآفتاب» داستان یک تلخی بی‌پایان

به گزارش گروه فرهنگ و هنر ایسکانیوز، یکی از موضوعاتی که هرساله با قرار گرفتن در آستانه نمایشگاه بین المللی کتاب تهران داغ می شود بحث محل برگزاری نمایشگاه است.

نمایشگاه کتاب تهران به عنوان مهمترین رویداد فرهنگی کشور در قریب به ۴۰ سال که عمر خود را سپری میکند هیچگاه محل ثابتی برای خود نداشته و همیشه مستاجر مصلای تهران بوده است.

سال ۱۳۹۴ که شهر آفتاب به بهره برداری رسید و همه حدس و گمان ها بر این بود که نمایشگاه کتاب بالاخره صاحب یک مکان دائمی شد اما طولی نکشید تا پس از برگزاری ۲ دوره این نمایشگاه در شهر آفتاب، دوباره نمایشگاه به مصلای تهران منتقل شد و همه محاسبات در خصوص جانمایی این نمایشگاه برهم ریخت.

ساخته شدن مصلای امام خمینی برای کار و منظوری دیگر و همچنین قرار گرفتن مصلا در منطقه‌ای شلوغ و پرترافیک از جمله دلایل مهمی است که باعث می شود این مکان محل مناسبی برای برگزاری نمایشگاه کتاب با آن حجم عظیم از حضور مردم نباشد.

اما در ۲سال اخیر این موضوع ابعاد جالب تری پیدا کرده است.

اوایل سال ۱۴۰۱ بود که عبدالمطهر محمدخانی سخنگوی شهرداری تهران با انتشار توییتی ضمن اعلام برگزاری نمایشگاه ۱۴۰۱ در مصلای تهران، خبر برگزاری نمایشگاه ۱۴۰۲ را در شهر آفتاب اعلام کرد.

وی در صفحه توییتر خود نوشت:

«نمایشگاه کتاب امسال در مصلی تهران برگزار خواهد شد و شهرداری تهران نیز به امید خدا با همه توان در کنار وزارت ارشاد، خادم اصحاب فرهنگ و مردم عزیز خواهد بود. در عین حال تلاش می‌کنیم با تمهید بهترین امکانات، زمینه انتقال این رخداد بزرگ فرهنگی را از سال ۱۴۰۲ به شهر آفتاب فراهم کنیم.»

پس از این اعلام موضع سخنگوی شهرداری تهران همه منتظر بودند تا سال بعد یعنی نمایشگاه کتاب ۱۴۰۲ در شهر آفتاب برگزار شود.

تا اینکه با قرار گرفتن در آستانه نمایشگاه کتاب ۱۴۰۲، یاسر احمدوند معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حاشیه اختتامیه بیست و دومین جشنواره صنعت چاپ درباره انتخاب مکان نمایشگاه کتاب ۱۴۰۲ عنوان کرد: از مدتی قبل، مکاتباتی با شورای شهر و شهرداری تهران داشتیم و نیازهای نمایشگاه کتاب درباره فضای مسقف و خدمات مورد نیاز خود را مطرح کردیم.

وی افزود: در نامه‌ای که تابستان به شهرداری تهران ارسال کردیم، گفته بودیم اگر می‌خواهند در «شهر آفتاب» میزبان نمایشگاه باشند، شرایط این مجموعه را به شرایط ما ـ معاونت امور فرهنگی و مجری برگزاری نمایشگاه ـ نزدیک کنند تا بازدیدی هم داشته باشیم.

احمدوند با اشاره به بازدیدی که چند روز گذشته از مجموعه شهر آفتاب انجام شد، توضیح داد: در این بازدید مشخص شد وضعیت شهر آفتاب نسبت به قبل فعال شده و در حال پیشرفت است؛ البته از مصلا هم بازدید داشتیم و شرایط مصلی را برای برگزاری نمایشگاه دقیق‌تر می‌دانیم.

علی رمضانی، مدیرعامل خانه کتاب و قائم مقام و سخنگوی سی و چهارمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران نیز در صفحه شخصی خود اعلام کرده است: نمایشگاه از بیستم تا سی‌ام اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۲ در مصلی بزرگ امام خمینی برگزار می‌شود.

به این ترتیب و برخلاف همه تصورات، نمایشگاه کتاب ۱۴۰۲ همچنان در مصلای تهران برگزار شد و بازهم شهرآفتاب رنگ نمایشگاه کتاب را به خود ندید.

با قرار گرفتن در آستانه نمایشگاه کتاب ۱۴۰۳ یاسر احمدوند معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس سی‌وپنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران در مصاحبه ای ضمن اعلام مصلا به عنوان محل برگزاری نمایشگاه کتاب گفت: برای انتخاب مکان برگزاری، بازدیدی از مجموعه «شهر آفتاب» و «مصلی امام خمینی (ره)» داشتیم، مصلا شرایط بهتری برای میزبانی دارد.

ناصر امانی عضو شورای اسلامی شهر تهران نیز طی مصاحبه‌ای با بیان اینکه معتقدم با رفع اشکالات نمایشگاه بین‌المللی شهرآفتاب باید در سال‌های آینده نمایشگاه کتاب را به آنجا منتقل کرد، افزود: به نظرم در حال حاضر با توجه به کمبودهایی که در مجموعه نمایشگاهی شهرآفتاب داریم این مکان برای برگزاری نمایشگاه کتاب فضای مناسبی نیست؛ دو دوره‌ای هم که آنجا برگزار شد مشکلاتی ایجاد کرد. مدیریت شهری باید نمایشگاه شهرآفتاب را کامل کند و دسترسی و ظرفیت‌های آن را بهبود ببخشیم و اصلاح کنیم.

عباس تقدسی نژاد مدیرعامل نمایشگاه بین المللی شهرآفتاب در گفت‌وگو با خبرنگار ایسکانیوز در خصوص فراهم نبودن زیرساخت های نمایشگاهی برای برگزاری نمایشگاه کتاب گفت: اینطور نیست و سال گذشته ۴۰ نمایشگاه تاثیرگذار در این محل برگزار کردیم که برای مثال نمایشگاه خودرو به لحاظ کمی میزبان طیف گسترده ای از بازدیدکنندگان بود.

تقدسی نژاد افزود: مجموعه شهرآفتاب کاملا آماده همکاری با کلیه ارگان ها است و اگر مجموعه‌ای صلاح نداند با ما همکاری کند کاری از دست ما ساخته نیست.

وی با بیان اینکه ما یک مجموعه دولتی هستیم و این محل از پول بیت المال ساخته شده بیان کرد: تمام تلاش ما این است تا بتوانیم باری از دوش تهران برداریم.

مدیرعامل نمایشگاه بین المللی شهرآفتاب در پاسخ به این سوال که چرا می گویند شهرآفتاب آماده برگزاری نمایشگاه کتاب نیست افزود: برید از خودشان بپرسید و من قبلا دفاعیات خودم را بارها اعلام کرده‌ام.

حال با توجه به انتظارات چند ساله و همچنین ادعاهای معاون فرهنگی وزارت ارشاد در خصوص شرایط بهتر مصلی تهران برای برگزاری نمایشگاه کتاب و ادعای مدیرعامل شهرآفتاب در خصوص آمادگی برای میزبانی از نمایشگاه کتاب باید دید چه دلیلی باعث جلوگیری از انتقال نمایشگاه کتاب به محل شهرآفتاب می شود و آیا سال آینده وعده انتقال نمایشگاه به این محل محقق خواهد شد.

انتهای پیام/

کیانوش رضایی کد خبر: 1228727 برچسب‌ها کتابخوانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

دیگر خبرها

  • خلیج فارس نقطه مشترک همه مردم ایران
  • انقلاب اسلامی دشمنان را مستهلک کرده است
  • «مصلای تهران» یا «شهرآفتاب» داستان یک تلخی بی‌پایان
  • «رخنه» توان علمی و دفاعی کشور در صنعت هوافضا را به رخ می‌کشد
  • ترجمه «قلمروزدایی علم و دین» روانه بازار نشر شد
  • شمه‌ای از بی‌کفایتی پهلوی
  • دلارهای خانگی روانه بازار شدند | روند نزولی قیمت دلار در بازار آزاد سرعت گرفت
  • کدام کتاب «سروش صحت» باعث صف طولانی در اصفهان شد؟
  • کتاب «رازهای زیارت اربعین» روانه بازار نشر شد
  • حضور ۱۹ شبکه خارجی در آیین روز خلیج‌فارس در بوشهر